loading...
وبلاگ جامع شعری سلسله
حمیدرضا کیانی بازدید : 87 یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 نظرات (1)

لخت شدم تا در آن هوای دل انگیز
پیکر خود را به آب چشمه بشویم 
وسوسه می ریخت بر دلم شب خاموش 
تا غم دل را بگوش چشمه بگویم 
آب خنک بود و موجهای درخشان 
ناله کنان گرد من به شوق خزیدند 
گویی با دست های نرم و بلورین 
جان و تنم را بسوی خویش کشیدند 
بادی از آن دورها وزید و شتابان 
دامنی از گل بروی گیسوی من ریخت 
عطر دلاویز و تند پونه وحشی 
از نفس باد در مشام من آویخت 
چشم فروبستم و خموش و سبکروح 
تا به علف های ترم و تازه فشردم 
همچو زنی که غنوده در بر معشوق 
یکسره خود را به دست چشمه سپردم 
روی دو ساقم لبان مرتعش آب 
بوسه زن و بی قرار تشنه و تب دار 
ناگه در هم خزید ...
راضی و سرمست 
جسم من و روح چشمه سار گنه کار

حمیدرضا کیانی بازدید : 37 شنبه 14 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

15 دي ماه 1313 در تهران در خانواده اي متوسط به دنيا آمد . فروغ چهارمين فرزند خانواده بود. نام مادرش (( توران وزيري تبار )) و نام پدرش (( سرهنگ محمد فرخزاد )) است.همچنين نام برادرانش(( امير مسعود - فريدون – مهرداد – مهران )) و نام خواهرانش(( پوران و گلوريا )) بود. پدرش شخصيتي دو سويه داشت. يك افسر ارتش مستبد كه در كودتاي رضاخان نقش داشت و يك عاشق شعر كه در مي بست و با اشعار حافظ و سعدي راز و نياز مي كرد. فروغ از نوجواني شعر مي سرود و نقاشي مي كرد. در 16 سالگي براي فرار از فضاي بسته محيط خانوادگي بسيار زود با (( پرويز شاپور )) نوه ي خاله ي مادري كه از او 15 سال كوچكتر بود ازدواج كرد و به اهواز رفت و در سال 1334 از او جدا شد. ثمره اي ازدواج در سال ۱۳۳۱فرزندی به نام« كاميار» بود. فروغ بعد از اين جدايي تا پايان عمر فرزندش را هيچوقت نديد. در سال 1331 كه 17 سال داشت نخستين مجموعه شعرش را با نام «اسير» که مجموعه ای از ۴۴ قطعه شعر است به چاپ رسانید. و در سال 1335 دومين آن را با نام «ديوار» منتشر كرد. در بيست و دو سالگي سومين مجموعه شعر را با نام «عصيان» نيز بدست چاپ سپرد. خود وي بعدها اين هر سه را به ارزش و حاصل احساسات سطحي يك دختر جوان دانست . در سال 1337 فروغ به چنان آگاهي نسبت به ارزش هاي فكري خود مي رسد كه در مي يابد مي تواند در شعر به راهي جدا از ديگران برود . در همين سال سينما توجه او را جلب مي كند و در كار ساختن بسياري از فيلمهاي مستند با « ابراهيم گلستان » همكاري مي كند . در سال 1338 براي آموختن فن سينما به انگلستان مي رود و برداشت درخشان سينمائي او هنگامي جلوه مي كند كه فيلم «‌خانه سياه است »‌را از زندگي جذاميان در جذامخانه تبريز مي سازد . در سال 1342 در نمايشنامه «‌شش شخصيت در جستجوي نويسنده » بازي چشمگيري دارد و در زمستان همان سال خبر مي رسد كه فيلم «‌خانه سياه است » جايزه اول فستيوال «اوبرهاوزن» ‌را برده است و منتقدين اروپائي به شايستگي از او تجليل مي كنند . و باز در همان سال كه سال اوج نبوغ اوست با يك مجموعه تازه به نام « تولدي ديگر » مشهور شد. در سال 1343 به آلمان و ايتاليا و فرانسه سفر مي كند . سال بعد در دومين فستيوال سينماي مؤلف در « پزارو» شركت مي كند تهيه كنندگان سوئدي ساختن چند فيلم را به او پيشنهاد مي كنند و ناشران اروپائي مشتاق نشر آثارش مي شوند. آخرین مجموعه شعری که فروغ فرخزاد كه خود آن را به چاپ رسانيد مجموعه تولدی دیگر است. این مجموعه شامل ۳۱ قطعه شعر است که بین سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲ سروده شده‌اند. به قولی دیگر آخرین اثر او «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد است» که پس از مرگ او منتشر شد. فروغ فرخزاد در روز ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ بر اثر تصادف رانندگی در جاده دروس - قلهک در تهران جان باخت. جسد او، روز چهارشنبه ۲۶ بهمن با حضور نویسندگان و همکارانش در گورستان ظهیر الدوله به خاک سپرده شد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما ایده ی سایت چه جوریه؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 9
  • بازدید سال : 85
  • بازدید کلی : 12,777